loading...
دلداده
علی بازدید : 4313 یکشنبه 28 اسفند 1390 نظرات (2)

گفتمش نقـاش را نقشـی بکش از زنــدگی

با قلــم نقش حبـابـی بر لب دریــا کشیـد

***

گفتمش چون می کشی تصویر مردان خدا

تک درختـی در بیابــان یکه و تنهـا کشیـد

***

گفتمش نامردمـان این زمـان را نقش کن

عکس یک خنجر زپشت سر پی مولا کشیـد

***

گفتمش راهی بکش کان ره رساند مقصدم

راه عشـق و عاشقی و مستی و نجـوا کشیـد

***

گفتمش تصویری از لیلی و مجنون را بکش

عکس حیـدر در کنار حضرت زهـرا کشیـد

***

گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن

در بیـابـــان بلا تصویــری از سقــا کشیـد

***

گفتمش از غربت و مظلومی و محنت بکش

فکـر کرد و چار قبــر خاکی از طـه کشیـد

***

گفتمش سختی و درد و آه گشتـه حاصلم

گریـه کرد آهی کشید و زینب کبری کشیـد

***

گفتمش درد دلم را با که گویم ای رفیـق

عکس مهدی را کشید و به چه بس زیبا کشید

***

گفتمش ترسیم کن تصویری از روی حسین

گفت این یک را ببایـد خالــق یکتـا کشیـد

علی بازدید : 984 پنجشنبه 29 دی 1390 نظرات (0)

ای عرشیان به شهر خراسان سفر کنید
شب را در این بهشت الهی سحر کنید
با زائرین این حرم الله سر کنید
مدح رضا چو آیة قرآن ز بر کنید
عید بزرگ شیعة آل پیمبر است
میلاد هشتمین حجج الله اکبر است
ای دل بگیر جان و به جانان نظاره کن
بر چهرة حقیقت ایمان نظاره کن
یک لحظه بر تمامی قرآن نظاره کن
در دست نجمه نجم فروزان نظاره کن
میلاد پارة تن زهرا و احمد است
شمس الشموس عالم آل محمد است
این مظهر جمال خداوند اکبر است
آیینة تمام نمای پیمبر است
خورشید نجمه یا مه افلاک پرور است
قرآن روی سینة موسی ابن جعفر است
بر خلق آسمان و زمین مقتداست این
جان رو نما دهید که روی خداست این
روشن هزار سینة سینا به نور او
چشم هزار موسی عمران به طور او
صف بسته اند خیل رسل در حضور او
دل بحر بی کرانه ای از شوق و شور او
ریزد برات عفو خدا از نظاره اش
دوزخ بهشت می شود از یک اشاره اش
هر قامتی که سرو لب جو نمی شود
هر صورتی که وجه هوالهو نمی شود
هر پادشه که ضامن آهو نمی شود
هر کس که نام اوست رضا، او نمی شود
در طوس پارة تن احمد بود یکی
آری رئوف آل محمد بود یکی
ای خلق خاک پای تو یا ثامن الحجج
جان جهان فدای تو یا ثامن الحجج
قرآن پر از ثنای تو یا ثامن الحجج
ایمان بود ولای تو یا ثامن الحجج
دین را به جز ولای تو اصل و اصول نیست
تهلیل بی ولای تو هرگز قبول نیست
گردون هماره دور زند در طریق تو
خورشید خشت گوشة صحن عتیق تو
با آن همه کرامت و لطف دقیق تو
خود را شمرده اند گدایان رفیق تو
دستی که دست لطف خدا می شود تویی
شاهی که خود رفیق گدا می شود تویی
یکسان بود به وقت عطای تو خاص و عام
فرقی نمی کند به درت شاه یا غلام
سلطان ندیده ام ز گدا گیرد احترام
پیش از سلام زائر خود را کند سلام
پیوسته دست بر سر زوار می کشی
تو کیستی که ناز گنه کار می کشی
پاییز بوستان دل ما بهار توست
در شهر طوسی و همه عالم دیار توست
گل بوسة امام زمان بر مزار توست
شیعه به هر کجا که رود در کنار توست
چشم و چراغ و محفلم اینجاست یا رضا
هر جا سفر کنم دلم اینجاست یا رضا
شرمنده ام از این که بپرسند کیستم
از ذره کمترم نتوان گفت چیستم
در پرتو کرامت خورشید زیستم
روزی که نیستم به کنار تو نیستم
با یک دم تو صبحدم عید می شوم
در آفتاب صحن تو، توحید می شوم
گل از نسیم صبح بهشت تو بو گرفت
خورشید پیش روی تو از شرم رو گرفت
ماه از فروغ خشت طلایت وضو گرفت
بی آبرو ز خاک درت آبرو گرفت
من دور گندم کرم تو کبوترم
ردّم نکن که از همه بی آبروترم
ای نقش دیده و دل ما جای پای تو
روح الامین کبوتر صحن و سرای تو
مضمون بده که از تو بگویم برای تو
"میثم" کجا و گفتن مدح و ثنای تو
راهم بده که ذاکر ناقابل توام
انگار اینکه خاک ره دعبل توام
   

ای عرشیان به شهر خراسان سفر کنید

شب را در این بهشت الهی سحر کنید

با زائرین این حرم الله سر کنید

مدح رضا چو آیة قرآن ز بر کنید

عید بزرگ شیعة آل پیمبر است

میلاد هشتمین حجج الله اکبر است

این شعر با اینکه مولودی ولی از نظر مدحی خیلی خوبه

پس به ادامه مطلب هم سر بزنید

علی بازدید : 1100 پنجشنبه 29 دی 1390 نظرات (0)

مه برج ایمان، علی ابن موسی
  مه برج ایمان، علی ابن موسی در دُرج امکان، علی ابن موسی سپهر امامت، محیط کرامت یم جود و احسان، علی ابن موسی به آدم دهی دَم، به موسی دهی یَد به عیسی دهی جان، علی ابن موسی ولای تو باشد کمال ولایت میان امامان، علی ابن موسی تویی قدر و کوثر، تویی نور و فرقان تویی آل عمران، علی ابن موسی وجود تو ای جانِ جان، جانِ جان است در آغوش ایران علی ابن موسی به چشم تو نازم کز آن شیرِ پرده شود شیرِ غرّان، علی ابن موسی عجب نیست ناز ار کند مور راهت به تخت سلیمان، علی ابن موسی سُم آهویی را که ضامن شدی تو زند بوسه رضوان، علی ابن موسی بُوَد شیعه را در کمالِ تشیع ولای تو میزان علی ابن موسی سزد جن و انس و ملک بر تو گرید چو دعبل ثنا خوان، علی ابن موسی عجب نیست کز رأفت و رحمت تو بَرَد بهره شیطان، علی ابن موسی دل مرده گردد به خاک تو زنده چو باغ از بهاران، علی ابن موسی غباری که روی ضریحت نشیند شفا خیزد از آن، علی ابن موسی شود با نسیم بهشتِ حریمت جهنم گلستان، علی ابن موسی سزد انبیا در طواف مزارت بخوانند قرآن، علی ابن موسی دهد قبّه ات نور بر چشم گردون چو مهر درخشان، علی ابن موسی بَرَد در حریم تو دست توسّل دوصد پور عمران، علی ابن موسی تو نوحیّ و ایران چو کشتی، چه بیمش ز امواج طوفان، علی ابن موسی کند جن و انس و ملک درد خود را به خاک تو درمان، علی ابن موسی همه آفرینش بود سفره ی تو همه خلق مهمان، علی ابن موسی تو شاه جهانی خوانند خَلقت غریب خراسان، علی ابن موسی تو در قصر مأمون شب و روز بودی چو یوسف به زندان، علی ابن موسی لبت بود خندان، دلت بود گریان غمت بود پنهان، علی ابن موسی به غم های ناگفته ات باد جاری سرشکم به دامان، علی ابن موسی تورا بارها، بارها کشت مامون به رنج فراوان، علی ابن موسی نباید که با هیفده خواهر آخر تو تنها دهی جان، علی ابن موسی تو مسموم گشتی، دگر جسم پاکت نشد سنگ باران، علی ابن موسی تو دیگر جوادت نشد اِرباً اِربا ز شمشیرِ بُرّان ، علی ابن موسی تو دستِ جدا گشته از تن ندیدی به خاک بیابان، علی ابن موسی تو شش ماهه طفلت در آغوش گرمت نشد تشنه قربان، علی ابن موسی دریغا، دریغا که با آل عصمت شکستند پیمان، علی ابن موسی به میثم نگاهی، که با خود ندارد به جز کوه عصیان، علی ابن موسی
   

مه برج ایمان، علی ابن موسی

 

  مه برج ایمان، علی ابن موسی در دُرج امکان، علی ابن موسی سپهر امامت، محیط کرامت یم جود و احسان، علی ابن موسی به آدم دهی دَم، به موسی دهی یَد به عیسی دهی جان، علی ابن موسی ولای تو باشد کمال ولایت میان امامان، علی ابن موسی تویی قدر و کوثر، تویی نور و فرقان تویی آل عمران، علی ابن موسی وجود تو ای جانِ جان، جانِ جان است در آغوش ایران علی ابن موسی به چشم تو نازم کز آن شیرِ پرده شود شیرِ غرّان، علی ابن موسی عجب نیست ناز ار کند مور راهت به تخت سلیمان، علی ابن موسی سُم آهویی را که ضامن شدی تو زند بوسه رضوان، علی ابن موسی بُوَد شیعه را در کمالِ تشیع ولای تو میزان علی ابن موسی سزد جن و انس و ملک بر تو گرید چو دعبل ثنا خوان، علی ابن موسی عجب نیست کز رأفت و رحمت تو بَرَد بهره شیطان، علی ابن موسی دل مرده گردد به خاک تو زنده چو باغ از بهاران، علی ابن موسی غباری که روی ضریحت نشیند شفا خیزد از آن، علی ابن موسی شود با نسیم بهشتِ حریمت جهنم گلستان، علی ابن موسی سزد انبیا در طواف مزارت بخوانند قرآن، علی ابن موسی دهد قبّه ات نور بر چشم گردون چو مهر درخشان، علی ابن موسی بَرَد در حریم تو دست توسّل دوصد پور عمران، علی ابن موسی تو نوحیّ و ایران چو کشتی، چه بیمش ز امواج طوفان، علی ابن موسی کند جن و انس و ملک درد خود را به خاک تو درمان، علی ابن موسی همه آفرینش بود سفره ی تو همه خلق مهمان، علی ابن موسی تو شاه جهانی خوانند خَلقت غریب خراسان، علی ابن موسی تو در قصر مأمون شب و روز بودی چو یوسف به زندان، علی ابن موسی لبت بود خندان، دلت بود گریان غمت بود پنهان، علی ابن موسی به غم های ناگفته ات باد جاری سرشکم به دامان، علی ابن موسی تورا بارها، بارها کشت مامون به رنج فراوان، علی ابن موسی نباید که با هیفده خواهر آخر تو تنها دهی جان، علی ابن موسی تو مسموم گشتی، دگر جسم پاکت نشد سنگ باران، علی ابن موسی تو دیگر جوادت نشد اِرباً اِربا ز شمشیرِ بُرّان ، علی ابن موسی تو دستِ جدا گشته از تن ندیدی به خاک بیابان، علی ابن موسی تو شش ماهه طفلت در آغوش گرمت نشد تشنه قربان، علی ابن موسی دریغا، دریغا که با آل عصمت شکستند پیمان، علی ابن موسی به میثم نگاهی، که با خود ندارد به جز کوه عصیان، علی ابن موسی

   

علی بازدید : 1277 پنجشنبه 29 دی 1390 نظرات (0)

کعبه ی اهل ولاست صحن و سرای رضا
شهر خراسان بُوَد کرب و بلای رضا
در صف محشر خدا مشتری اشک اوست
هر که در اینجا کند گریه برای رضا
کیست پناه همه جز پسر فاطمه؟
چیست رضای خدا غیر رضای رضا؟
بر سر دستش برند هدیه برای خدا
ریزد اگر دُرّ اشک، دیده به پای رضا
زهر جفا ریخت ریخت، شعله به کانون دل
خونِ جگر بود بود، قوت و غذای رضا
نغمه ی قدّوسیان بود به آمین بلند
حیف که خاموش شد صوت دعای رضا
یاد کند گر دَمی ز آن جگرِ چاک چاک
خون جگر جوشد از خشت طلای رضا
از در باب الجواد می شنوم دم به دم
یا ابتای پسر، وا ولدای رضا
بوسه به قبرش زدم، تازه زطوس آمدم
باز دلم در وطن کرده هوای رضا
گر برود در جنان یا برود در جحیم
بر لبِ میثم بُوَد مدح و ثنای رضا
 

کعبه ی اهل ولاست صحن و سرای رضا

شهر خراسان بُوَد کرب و بلای رضا

در صف محشر خدا مشتری اشک اوست

هر که در اینجا کند گریه برای رضا

کیست پناه همه جز پسر فاطمه؟

چیست رضای خدا غیر رضای رضا؟

بر سر دستش برند هدیه برای خدا

ریزد اگر دُرّ اشک، دیده به پای رضا

زهر جفا ریخت ریخت، شعله به کانون دل

خونِ جگر بود بود، قوت و غذای رضا

نغمه ی قدّوسیان بود به آمین بلند

حیف که خاموش شد صوت دعای رضا

یاد کند گر دَمی ز آن جگرِ چاک چاک

خون جگر جوشد از خشت طلای رضا

از در باب الجواد می شنوم دم به دم

یا ابتای پسر، وا ولدای رضا

بوسه به قبرش زدم، تازه زطوس آمدم

باز دلم در وطن کرده هوای رضا

گر برود در جنان یا برود در جحیم

بر لبِ میثم بُوَد مدح و ثنای رضا

 

علی بازدید : 1530 پنجشنبه 29 دی 1390 نظرات (0)

قصد زیارت حرمت حجّ اکبر است
حجی که مثل عمره و حج پیمبر است
هر کس که گشت زائر تو زائر خداست
این گفته ام روایت موسی بن جعفراست
قدر و جلال و زائر قبر تو روز حشر
از زائرین کل امامان فراتر است
زوّار تو که شیعة کامل عیار توست
زوّار چارده حجج الله اکبر است
نام دو پارة تن احمد اگر برم
نام مقدس تو و زهرای اطهراست
حسرت برند خیل عظیم فرشتگان
بر آن فرشته ای که به صحنت کبوتر است
روح هزار عیسی مریم در این مزار
چشم هزار موسی عمران بر این دراست
روحم شفا گرفت ز یک جرعه آب آن
این حوض صحن توست و یا حوض کوثراست
بوی بهشت می وزد از چار صحن تو
از بس نسیم بارگهت روح پرور است
"میثم" که جرم او ز حساب آمده فزون
شاد است ازاین که عفو تو ازجرم او سراست
غلامرضا سازگار
   

قصد زیارت حرمت حجّ اکبر است

حجی که مثل عمره و حج پیمبر است

هر کس که گشت زائر تو زائر خداست

این گفته ام روایت موسی بن جعفراست

قدر و جلال و زائر قبر تو روز حشر

از زائرین کل امامان فراتر است

زوّار تو که شیعة کامل عیار توست

زوّار چارده حجج الله اکبر است

نام دو پارة تن احمد اگر برم

نام مقدس تو و زهرای اطهراست

حسرت برند خیل عظیم فرشتگان

بر آن فرشته ای که به صحنت کبوتر است

روح هزار عیسی مریم در این مزار

چشم هزار موسی عمران بر این دراست

روحم شفا گرفت ز یک جرعه آب آن

این حوض صحن توست و یا حوض کوثراست

بوی بهشت می وزد از چار صحن تو

از بس نسیم بارگهت روح پرور است

"میثم" که جرم او ز حساب آمده فزون

شاد است ازاین که عفو تو ازجرم او سراست

 

غلامرضا سازگار

   

علی بازدید : 921 پنجشنبه 29 دی 1390 نظرات (0)

زائرین تو فقط شیعة اثنی عشرند
زائرین تو فقط شیعة اثنی عشرند
همه دلباختة عترت خیرالبشرند
همه گشتند به دریای نگاهت تطهیر
به گل روی تو سوگند ز گل پاک ترند
زائرینی که به این کعبة دل، دل بستند
تا ابد از حَرمت دل نبرند و نبرند
گر به سوی حَرمت روی کنند اهل جحیم
تا ابد از طمع روضة رضوان گذرند
سائلان کرمت یکسره ارباب کرم
زائران حرمت از همة خلق سرند
پا گذارند به بال ملک و طرة حور
رهروانی که به سوی حرمت ره سپرند
عالمی رو به روی پنجرة فولادت
به امید کرمت همچو گدا پشت درند
انبیا ناز فروشند به گلزار بهشت
اگر از دور به ایوان طلایت نگرند
مهر تو لاله و ریحان بهشت دل ماست
حاش لله که ما را به جهنم ببرند
"میثم" بی سر و پایم نظری کن مولا
که مرا جزو سگان سر کویت شمرند
   

زائرین تو فقط شیعة اثنی عشرند

همه دلباختة عترت خیرالبشرند

همه گشتند به دریای نگاهت تطهیر

به گل روی تو سوگند ز گل پاک ترند

زائرینی که به این کعبة دل، دل بستند

تا ابد از حَرمت دل نبرند و نبرند

گر به سوی حَرمت روی کنند اهل جحیم

تا ابد از طمع روضة رضوان گذرند

سائلان کرمت یکسره ارباب کرم

زائران حرمت از همة خلق سرند

پا گذارند به بال ملک و طرة حور

رهروانی که به سوی حرمت ره سپرند

عالمی رو به روی پنجرة فولادت

به امید کرمت همچو گدا پشت درند

انبیا ناز فروشند به گلزار بهشت

اگر از دور به ایوان طلایت نگرند

مهر تو لاله و ریحان بهشت دل ماست

حاش لله که ما را به جهنم ببرند

"میثم" بی سر و پایم نظری کن مولا

که مرا جزو سگان سر کویت شمرند

   

علی بازدید : 1062 پنجشنبه 29 دی 1390 نظرات (0)

اي قبلة عشق قصر بلندت
آهوي دلها صيد كمندت
پرميكشد مرغ دلم سوي خراسان
مولارضا، مولارضا، مولارضا جان
اي رستگاري، ظل لوايت
از شرط توحيد مهر ولايت
اي روضه ات چشم و چراغ اهل ايمان
مولا رضا، مولا رضا، مولارضاجان
مأمون به جانت كينه فزون كرد
زهر ستم داد قلب تو خون كرد
مولا رضا، مولا رضا، مولارضاجان
شد چشم عالم در عزايت گريه باران
مولا رضا، مولا رضا، مولارضاجان
در شهر غربت از پا فتادي
به خاك حجره صورت نهادي
لب تشنه جان دادي تو چون شاه شهيدان 
مولا رضا، مولا رضا، مولارضاجان
رسول زاده
   

اي قبلة عشق قصر بلندت

آهوي دلها صيد كمندت

پرميكشد مرغ دلم سوي خراسان

مولارضا، مولارضا، مولارضا جان

اي رستگاري، ظل لوايت

از شرط توحيد مهر ولايت

اي روضه ات چشم و چراغ اهل ايمان

مولا رضا، مولا رضا، مولارضاجان

مأمون به جانت كينه فزون كرد

زهر ستم داد قلب تو خون كرد

مولا رضا، مولا رضا، مولارضاجان

شد چشم عالم در عزايت گريه باران

مولا رضا، مولا رضا، مولارضاجان

در شهر غربت از پا فتادي

به خاك حجره صورت نهادي

لب تشنه جان دادي تو چون شاه شهيدان 

مولا رضا، مولا رضا، مولارضاجان

 

رسول زاده

   

درباره ما
Profile Pic
سلام امیدوارم اهل شعر و شاعری باشید . ممنون می شم اگه شعری گفتید یا جایی دیدید برسونید به من تا تو وبلاگ به اسم شما نشون داده بشه . در ضمن بهترین مطالب وبلاگ رو در قسمت صفحات جداگانه هم قرار می دهم . نظر یادتون نره . یا علی مدد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
    نظرسنجی
    چقدر شعر دوست دارید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 238
  • کل نظرات : 238
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 18
  • آی پی امروز : 30
  • آی پی دیروز : 28
  • بازدید امروز : 55
  • باردید دیروز : 48
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 333
  • بازدید ماه : 1,173
  • بازدید سال : 30,303
  • بازدید کلی : 967,179
  • کدهای اختصاصی